تسلیم امیون (قرآن)منظور از امیین مشرکین است، و علت نامگذاری مشرکین به امیین این است که قبلا نام اهل کتاب را برده بود و اهل کتاب مشرکین را امی (بی سواد) لقب داده بودند. ۱ - تسلیم امیون در برابر احکام الهیتسلیم امیون در برابر احکام الهی، موجب بهرهمندی آنها از هدایت میشود: فان حاجوک فقل اسلمت وجهی لله ومن اتبعن وقل للذین اوتوا الکتـب والامیین ءاسلمتم فان اسلموا فقد اهتدوا... اگر با تو، به گفتگو و ستیز برخیزند، (با آنها مجادله نکن! و) بگو: «من و پیروانم، در برابر خداوند (و فرمان او)، تسلیم شدهایم.» و به آنها که اهل کتاب هستند (یهود و نصاری) و بی سوادان ( مشرکان) بگو: «آیا شما هم تسلیم شدهاید؟» اگر (در برابر فرمان و منطق حق، تسلیم شوند، هدایت مییابند و اگر سرپیچی کنند، (نگران مباش! زیرا) بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است و خدا نسبت به (اعمال و عقاید) بندگان، بیناست. ۱.۱ - تفسیر آیهبه دنبال بیان سرچشمه اختلافات دینی به گوشهای از این اختلاف که همان بحث و جدال یهود و نصاری با پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله بود، در این آیه اشاره میکند، میفرماید: اگر با تو به گفتگو و ستیز برخیزند (با آنها) مجادله نکن و بگو: من و پیروانم در برابر خداوند، تسلیم شدهایم (فان حاجوک فقل اسلمت وجهی لله و من اتبعن). حاجوک از ماده محاجه در لغت به معنی بحث و گفتگو و استدلال و دفاع از یک عقیده یا یک مساله است. طبیعی است که طرفداران هر آیینی در مقام دفاع از عقیده خود بر میآیند و خود را حق به جانب معرفی میکنند، از این رو قرآن به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله میگوید: ممکن است اهل کتاب (یهود و نصاری) با تو بحث کنند و بگویند ما در برابر حق تسلیم هستیم، و حتی در این باره پافشاری کنند چنان که مسیحیان نجران در برابر پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله چنین بودند. خداوند در این آیه به پیامبرش دستور میدهد که از بحث و مجادله با آنها دوری کن و به جای آن برای راهنمایی و قطع مخاصمه بگو: به آنها که اهل کتاب هستند (یهود و نصاری) و همچنین درس نخواندهها (مشرکان) آیا شما هم (همچون من که تسلیم فرمان حقم) تسلیم شدهاید (و قل للذین اوتوا الکتاب و الامیین ا اسلمتم). اگر به راستی تسلیم شوند هدایت یافتهاند، و اگر روی گردان شوند و سرپیچی کنند بر تو ابلاغ (رسالت) است، و تو مسئول اعمال آنها نیستی (فان اسلموا فقد اهتدوا و ان تولوا فانما علیک البلاغ). بدیهی است منظور تسلیم زبانی و ادعایی نیست، بلکه منظور تسلیم حقیقی و عملی در برابر حق است، اگر آنها در برابر سخنان حقیقی سر تسلیم فرود آورند، با توجه به اینکه دعوت تو آشکار و آمیخته با منطق و دلیل روشن است مسلما ایمان میآورند و اگر ایمان نیاورند تسلیم حق نیستند و تنها دعوی اسلام و تسلیم در برابر فرمان حق دارند. کوتاه سخن اینکه: وظیفه تو ابلاغ رسالت است، آمیخته با دلیل و برهان، و اگر روح حق جویی در آنها باشد پذیرا میشوند، و اگر نشوند تو وظیفه خود را انجام دادهای. و در پایان آیه میفرماید: خداوند به اعمال و افکار بندگان خود بینا است (و الله بصیر بالعباد). او مدعیان دروغی تسلیم را از راستگویان میشناسد و نیات محاجه کنندگان را که برای چه هدفی بحث و گفتگو میکنند میداند، و اعمال همه را از نیک و بد میبیند و به هر کس جزای مناسب میدهد. از این آیه به طور ضمنی استفاده میشود که از ادامه بحث و محاجه با مردم لجوجی که تسلیم منطق صحیح نیستند، باید پرهیز کرد. منظور از (امیین) کسانی که نوشتن و خواندن نمیدانند در این آیه مشرکان میباشند علت این که از مشرکان در برابر اهل کتاب (یهود و نصاری) به این نام تعبیر شده به خاطر این است که مشرکان کتاب آسمانی نداشتند تا مجبور به فرا گرفتن، خواندن و نوشتن شوند. از این آیه به خوبی روشن میشود که روش پیامبر صلیاللهعلیهوآله هرگز تحمیل فکر و عقیده نبوده است، بلکه کوشش و مجاهدت داشته که حقایق بر مردم روشن شود و سپس آنان را به حال خود وا میگذاشته که خودشان تصمیم لازم را در پیروی از حق بگیرند. ۲ - پانویس
۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۹۲، برگرفته از مقاله «تسلیم امیون». ردههای این صفحه : تسلیم | موضوعات قرآنی
|